دانلود جزوه اصول فقه 1
خلاصه درس اصول فقه 1
صحبت های استاد: بسم االله الرحمن الرحیم عنوان درس، اصول فقه 1 است منابعی که برای این درس درنظرگرفته شده کتاب اصول فقه، مرحوم شیخ محمد رضا مظفرکتاب اصول الاستنباط ، تالیف علامه حیدری (رحمة االله علیه) و سایر کتاب های اصولی که در این زمینه نگاشته شده و قابل استفاده هست. اما توجه داشته باشید که مبنای بحث تقریرات درس است مطالبی که در کلاس عنوان می شود شما یادداشت برمی دارید و در نهایت برای امتحانتان هم مورد استفاده قرار می گیرد . اسلاید دوم: تعریف اصول فقه صحبت های استاد: ابتدائاً باید اصول فقه را تعریف کنیم . اصول فقه از دو تا کلمه اصول و فقه ترکیب شده است. لذا ابتدا باید هرکدام از این کلمات را توضیح بدهیم. اول کلمه اصول ، اصول جمع اصل است ، در اصطلاح فقهی واصولی 5 معنا را برای واژه اصل، ذکر کردند . فقهای عظام از جمله مرحوم میر فتاح مراغی صاحب کتاب «العناوین الفقهیه»؛مرحوم نراقی صاحب کتاب ؛ مرحوم شیخ انصا به خوبی معانی اصل را در کتبشان ذکر کردند که من به اختصار این معانی را برای شما بیان می کنم . اسلاید سوم: معانی اصل صحبت های استاد: معنای اول بعضی گفته اند که: اصل در برابر فرع است.
خلاصه درس اصول فقه 1
این معنای لغوی اصل است . مثلاً: در باب قیاس گفته می شه خمر اصل است برای نبیذ ، نبیذ یعنی شراب خرما. یعنی حکم فرع را اگر بخواهیم استنتاج کنیم باید آن را از اصل استنتاج بکنیم یعنی حکم نبیذ از حکم اصل که در اینجا خَمر است اسنتنباط می شود. دومین معنای اصل معنایی است که کتاب «جامع المقاصد» بیان کرده ایشان اصل را به معنای راجع و ظاهر دانسته است. به عنوان مثال: گفته می شه حقیقت اصل مجاز است این یعنی چی؟ یعنی اگر تردید بشود در معنای مجازی یا حقیقی کلامی حمل کلام بر معنای حقیقی آن رجحان و برتری دارد. سومین معنای اصل بعضی از فقها گفته اند: که اصل به معنی دلیل است. مثلاً: در باب اثبات حکمی این طور می گویند: اصل در این حکم آیه شریفه قرآن یا روایت است یعنی دلیل اثبات حکم آیه یا روایت است. همان طور که برای اثبات حکم لزوم در قراردادها گفین جا اصل گفتیم به معنای دلیل است یعنی دلیل لزوم قراردادها آیه شریفه «أوفوا بالعقود» است. به عقود خودتان پایبند باشید. معنای چهارم اصل قاعده هست . قاعده یعنی پایه واساس چیزی. این حدیث را از پیامبر عظیم الشأن عالم اسلام صلوات االله علیه شنیدید که فرمود خمسة اصول اسلام بر 5 اصل بنا نهاده شده: اصول در اینجا اصل جمع است الصلوة و الزکوه و الصوم و الحج و الولایه. یا اینکه در فقه گفته می شود: اصل دراشیا اباحه است؛ یعنی اشیاء برای شما مباحند مگر اینکه دلیلی بر حرمت پیدا کنیم.یا با ه واصل این است که آن شیئی پاک است برای تو ؛ مگر اینکه علم به نجاست پیدا کنیم. پنجمین معنای اصل چیزی است که برای تمایز برخی از احکام ظاهری و بیرون آوردن مکلف از سرگردانی - درمواردی که به حکم واقعی دسترسی ندارد - تشریع و قانون گذاری شده است . اصل» دراین مورد در مقابل قطع و اماره به کار برده می شود.
خلاصه درس اصول فقه 1
مثل اصول عملیه؛که عبارتند از: استصحاب، برائت، تخییر و احتیاط. در رابطه با اینکه منظور از اصول در ترکیب اصول فقه چیه؟ بین فقها و اصولیون اختلاف نظر است. به نظر می رسد که از آن جایی که باید الفاظ را بر معانی اصلی ولغوی خودشون حمل کنیم؛ مگر اینکه قرینه ای برخلاف آن باشد،بهترین معنا برای کلمه اصول در ترکیب اصول فقه همان معنای لغوی اصل است؛ یعنی اصل در برابر فرع. اسلایدچهارم: معنای فقه صحبت های استاد: خوب حالا که معنای اصل روشن شد نوبت به معنای فقه می رسد . فقها فقه را اینگونه تعریف کرده ة الفرعیه عن طریق ادلتها التفصیلیه. فقه عبارت است از علم به احکام شرعی فرعی از طریق ادله تفصیلیĤن. با توجه به این تعریف یک سری موارد از ذیل تعریف فقه خارج می شوند: خوب دقت کنیدبا قید شرعی: احکام عقلی؛ خارج می شوند. با قید فرعی: اصول اعتقادات و اصول فقه؛ از ذیل تعریف فقه خارج می شوند. با قید تفصیلی : مقلدین از تعریف فقه خارج می شوند چون می دانید که مقلد با علم اجمالی و مجتهد با علم تفضیلی علم به احکام شرعی پیدا می کنند . اسلاید پنجم: تعریف علم اصول صحبت های استاد: حالا که معنای دو کلمه اصول و فقه براتون روشن شد بایستی هیأت ترکیبی این دو کلمه یعنی اصول فقه را تعریف کنیم. بعضی از اصولی ها در برای استنباط احکام شرعی فرعی از طریق دلایل شرعی آن فراهم می کند. مرحوم شیخ محمد رضا مظفر صاحب کتاب ارزشمند «اصول المظفر» در تعریف اصول فقه اینتیجتُها فی طرقِ استنباط الحکمِ الشرعی (( )). علم اصول علمی است که در آن از یک سلسله قواعدی بحث می شود که نتیجه آن قواعد برای استنباط حکم شرعی مورد استفاده قرار می گیرد )).
خلاصه درس اصول فقه 1
به عنوان مثال: در قرآن کریم آمده((و اَن اقیموا الصلاه)) نماز را به پا دارید . خوب از این آیه شریفه حکم وجوب نماز استفاده می شه. اما اگر بخواهیم حکم وجوب را از این آیه شریفه استنباط کنیم این امر متوقف بر این است که ما دو تا مسئله اصولی را بدانیم. مسئله اول «: اَقیموا» صیغه امر است صیغه امر ظهور در وجوب دارد. دومین مسئله اصولی که دانستنش لازم است این است که ظاهر قرآن معتبراست. با توجه به این دو تا مسئله می توان حکم وجوب را از این آیه شریفه استنباط کرد. اسلاید ششم: نکته صحبت های استاد: نکته ای را توجه بفرمایید در تعاریفی که از اصول فقه ارائه کردیم اصطلاح «حکم شرعی» «یا احکام شرعی» به کار رفته . احکام شرعی آن دسته از مقرراتی هستند که شارع مقدس برای موضوعات، مقرر فرموده است. احکام شرعی دارای تقسیمات مختلفی است. گاهی حکم شرعی تقسیم می شود به حکم تکلیفی و حکم وضعی. احکام تکلیفیه آن دسته از احکامی هستند که مستقیماً به افعال مکلفین تعلق می گیرد؛ مثل وجوب نماز.
خلاصه درس اصول فقه 1
احکام وضعی احکامی هستند که اثر غیرمستقیم برافعال مکلفین دارند؛ مثال بزنم وقتی که می گویید بیع حلال است حلیت بیع یک حکم تکلیفی است خداوند در قرآن کریم می فرمایع را برای شما حلال کرد اما یک وقت هست مکلف می رود این بیع و خرید وفروش را در عالم خارج انجام می دهد با توجه به آن حکم شرعی تکلیفی که حلیت را استنباط کردیم خریدو فروشی که در عالم خارج انجام می دهد چون حلال است باید بفرمایید این بیع محکوم به صحت است این صحت بیع که اثر غیرمستقیم بر افعال مکلف دارد در حقیقت حکم وضعی نامیده می شود. پس بنابراین به عبارت دقیق تر حکم تکلیفی حلیت بیع مستقیماً به بیع تعکم صحت بیع حکم وضعی است چون به طور غیرمستقیم به فعل مکلف تعلق گرفته . اسلاید هفتم: احکام خمسه تکلیفیه صحبت های استاد: احکام تکلیفیه خودشون ب 5ه قسم تقسیم می شوند در اصطلاح می گویند احکام خمسه تکلیفیه یعنی احکام 5 گانه تکلیفی. این احکام به این ترتیب هستند : اول وجوب، وجوب : حکم شرعی تکلیفی است که شارع مقدس انجام آن را به طور الزامی از مکلف خواسته است؛مثل: وجوب ادای دین، وجوب رد امانت، خداوند میاهلها خداوند شما را امر می کند اگر امانتی را از دیگری گرفتید آن امانت را به صاحب آن برگردانید . دومین حکم، حکم حرمت است. حرمت: حکم شرعی تکلیفی است که قانون گذار، ترک وعدم انجام متعلق آن را به طور حتمی و الزامی از مکلف خواسته است؛ الزاماٌ خواسته مکلف این عمل را انجام ندهد ترک کند. مثل: حرمت خوردن گوشت مردار یا حرمت خوردن خون در آیه شریفه گویند یعنی حکم شرعی تکلیفی که شارع مقدس، مکلف را به انجام آن تشویق کرده مکلف را به انجام دادن آن تحریز کرده در اصطلاح بدون آنکه اجباری یا الزامی در آن وجود داشته باشد. مثل: اینکه گفته می شود نماز شب مستحب است یا نماز های نافله مستحب است هیچ گونه الزامی درش نیست اما شارع مکلف را تشویق کرده که این کارها را انجام بدهد. حکم چهارم کراهت است. کراهت: حکم شرعی تکلیفی است که در آن مکلف به طور غیرالزامی از انجام دادن متعلق آن منع شده به طوری که اگر مکلف این عمل را ترک کند و انجام ندهد این ترک عمل در نزد شارع دارای ترحیح و برتری است مثل اینکه گفته می شود برخی از مشاغل مکروه هستند یا برخی از خوراکی ها خوردنش مکروه است. پنجمین حکم ، حکم اباحه است : حکم شرعی تکلیفی است که انجام وعدم انجام آن بر مکلف حالت اختیاری دارد فعلش و تَرکش هیچ گونه ترجیحی ندارد . اسلاید هشتم: نکته صحبت های استاد: نکته ای را توجه کنید
خلاصه درس اصول فقه 1
از نظر حقوق موضوعه که بحث می کنیم هر عملی یا لازم است یا ممنوع است این که می گوییم لازم است همان مفهوم وجوب از آن استفاده می شود اینکه می گوییم ممنوع است مفهوم حرمت از آن استنباط می شود و قسم سومی که در حقوق موضوعه مطرح است اعمال یا افعال جائز است که از آن به مباح در فقه واصول فقه تعبیر می شود . پس درحقوق موضوعه اعمال یا واجب یا حرام یا مباح هستند به عبارت دیگر یا لازم هستند یا ممنوع هستند یا جایز هستند. پس ملاحظه می فرمایید که استحباب و کراهت که از اقسام احکام تکلیفی در شرع است دیگر درحقوق موضوعه وجود ندارد. اسلاید نهم: حکم واقعی وظاهری صحبت های استاد: گاهی حکم به حکم واقعی و حکم ظاهری قابل تقسیم است . ببینید حکم واقعی حکمی است که شارع مقدس در حقیقت در حالت عادی این حکم را برای مکلفین وضع کرده یعنی حکم واقعی حکمی است که برای یک مسئله فقهی در حالت عادی ثابت است یعنی حکم برای موضوعی از آن جهت که یک فعلی از افعال مکلفه وضع می شود آن وقت بدون توجه به علم یا جهل مکلف نسبت به آن حکم این را می گویند حکم واقعی. دلیل این حکم را می گویند دلیل اجتهادی. مثال بزنم برای شما مثلاً می گوییم نماز واجب است حکم وجوب برای نماز از آن جهت که فی نفسه نماز است وضع شده دیگر کاری ندارندکه یک فردی بدون نماز واجب است یا اینکه نسبت به حکم وجوب جهل داشته باشد به هر حال واقعاً نماز واجب است چه مکلف بداند چه نداند صرف نظر از این که مکلف به وجوب نماز علم داشته باشد یا اینکه جاهل به وجوب آن باشد حکم وجوب برای نماز وضع شده. در حقوق موضوعه اگر دقت بفرمایید می توانید ماده 22 قانون ثبت را مصداق حکم واقعی بدانید در این ماده قانونگذار بر اساس سند مالکیت حکم ملکیت کرده. اما ماده 35 قانون مدنی را اگر ملاحظه بفرمایید این مصداق حکم ظاهری است چرا؟ چون براساس تصرف حکم به ملکیت کرده این ماده این طور مقرر داشته: تصرف به عنوان مالکیت، دلیل مالکیت است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود این حکم یک حکم ظاهری است. اسلاید دهم: احکام واقعی صحبت های استاد: توجه داشته باشید که حکم واقعی خودش به دو قسم قابل تقسیم است این تقسیم بندی که می خواهم بگویم از نظر شرایط و حالات حاکم بر مکلف است. گاهی حکم حکم واقعی اولی است به عبارت دیگر از حکم واقعی اولی تعبیر به احکام اولیه کرده اند . می گویند: آن دسته از احکامی هستند که شارع مقدس براساس مصالح و مفسده هایی که در ذات موضوع وجود دارد آن ها را صادر کرده است دیگر درصدور این احکام به حالات استثنایی که بر مکلف ممکن است عارض بشود توجه نکرده این که این مکلف در حالت اضطراری قرار می گیرد در حالتو حرج قرار می گیرد درحالتی قرار می گیرد
خلاصه درس اصول فقه 1
که این حکم نسبت به او ضرر دارد این مسائل را اولاً و به ذات در نظرنگرفته شارع لذا به این احکام می گویند احکام واقعی اولیه یا احکام اولیه. مثل: حکم وجوب وضو با آب. حکم واقعی اولی این است که اگر کسی میخواهد وضو بگیرد باید با آب وضو بگیرد این حکم یک حکم اولیه یا حکم واقعی اولی است . اما حکم واقعی ثانوی یا احکام ثانویه : آن دسته از احکامی هستند که با درنظر گرفتن حالات اسثنایی و وضعیت و شرایط خاص مکلف، صادر می شود. منظور از حالات استثنایی که می گویم وجود حالاتی مثل: اضطرار، مثل: مرض، مثل: عسر و حرج، مثل: اکراه و مانند آن. ببینید تا زمانی که این حالات اسثنایی وجود داشته باشد، حکم واقعی اولی منتفی می شود وحکم واقعی ثانوی جایگزین می ش . ود مثال بزنم. حکم واقعی اولی در رابطه با وضو وجوب وضو گرفتن با آب است. خوب حالا اگرآب برای مکلف ضرر داشت مثلاً به پوستش آسیب می زد یا اینکه در حالت اضطراری قرار گرفته آب پیدا نکرده در این حالت مکلف باید تیمم کند. ببینید حکم وجوب تیمم حکم واقعی ثانوی یا حکم ثانویه است. مثال حقوقی بزنم برای شما ماده 30 قانون مدنی را ملاحظه بفرمایید این ماده این طور مقرر داشته: هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد. این حکم یک حکم واقعی اولی است یعنی الناس بخواهی خرج می کنی هر طور بخوای اداره می کنی هر طور بخوای درآنها تصرف می کنی.
اما اگر همین تصرفی که ماده 30 قانون مدنی در اختیار تو گذاشته مستوجب تضرر به همسایه بشود چنین تصرفی دیگر ممنوع خواهد بود. به همین دلیل درماده 132 . م.ق مقرر داشته: کسی نمی تواند در ملک خود تصرفی کند که مستلزم تضرر همسایه شود این که نمی تواند این ممنوعیتی که برای شما گذاشته یک حکم ثانوی یا حکم ثانویه است . بسم االله الرحمن الرحیم مبحث دوم: ادله اجتهادی اسلاید اول: ادله اجتهادی صحبت های استاد: حالا با توجه به توضیحاتی که براتون دادم دقت کنید که به آن دسته از دلایلی که حکم واقعی را ثابت می کنند «ادله اجتهادی» گفته می شود . به آن دسته از دلایلی که احکام ظاهری را اثبات می کنند «اماره» «یا اصل عملی» اطلاق می شود. دلایل اجتهادی از نظر فقهای امامیه عبارت از: کتاب،سنت،اجماع وعقل. اما به عقیده خاصه ی اهل سنت این دلایل عبارت از : کتاب،سنت،قیاس واجماع است ادله فقاهتی یا اصول عملیه عبارت از 4 تا اصل است 1 - : اصل برائت 2 - اصل احتیاط 3 - اصل تخییر 4 - و اصل استصحاب توجه کنید تا زمانی که ادله اجتهادی وجود دارد نوبت به دلایل فقاهتی یا اصول عملیه نمی رسد. یعنی چی؟ یعنی مجتهد ابتدا بایستی دلایل اجتهادی را جستجو کند در اصطلاح فَحص کند. وقتی که از وجود دلیل اجتهادی مأیوس شد آن وقت نوبت به دلایل فقاهتی می رسد لذا گفته اند: الاَصلُ دلیل حیثُ لا دلیل اصول عملیه ادله، فقاهتی دلیل محسوب می شوند زمانی که ادله اجتهادی وجود نداشته باشد .
خلاصه درس اصول فقه 1
اسلاید دوم: موضوع و هدف اصول فقه صحبت های استاد: بحث بعدی در رابطه با موضوع اصول فقه است. موضوع اصول فقه عبارت از هرچیزی است که بتواند حجت شرعی یا دلیل شرعی برای استنباط فقه قرار بگیرد؛ مثل: ظواهر قرآن، سنت، خبرواحد، شهرت فتوایی که این ها را توضیح خواهم داد. بنابراین می خواهم بگویم مسائل علوم ریاضی نمی توانند حکم شرعی را اثبات کنند؛ پس چون از اثبات حکم شرعی ناتوان هستند جزء موضوع اصول فقه هم قرار نمی گیرند. بحث بعدی راجع به هدف اصول فقه است. ببنید هدف اصول فقه: قدرت پیدا کردن بر استنباط احکام شرعی از طریق قواعدی است که اصول فقه دراختیار ما می گذارد. یه سوالی ممکن است در اینجا برای شما مطرح بشود سوال این است که اصلاً فایده آموختن علم اصول فقه برای دانشجویان رشته حقوق چیست؟به عبارت دیگر اصلاً چه تناسبی بین اصول فقه و رشته حقوق وجود دارد؟جواب: ببینید اصول فقه درحقوق موضوعه مورد استفاده قرار می گیرد . فراگیری روش استنباط حقوق اسلامی یک بینش و بصیرتی را به وجود می آورد که برای درک و فهم مسائل حقوقی ضروری است. می دانید فقه امامیه زیربنای حقوق ایران است. استفاده از فقه بدون اصول فقه ممکن نیست. بنابراین اصول فقه تاثیر مهمی در درک و فهم حقوق و قوانین موضوعه ایران دارد. به دو اصل از اصول قانون اساسی توجه کنید، اصل چهارم قانون اساسی: کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی وغیراینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است. دیدید که تمام مقررات باید بر اساس موازین اسلامی باشد. اصل 167قانون اساسی را ملاحظه کنید. قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوی را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و نمی تواند به بهانه سکوت یا نقض یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوی و صدور حکم امتناع ورزد.
خلاصه درس اصول فقه 1
ملاحظه فرمودید اگر قوانین مدونه اجمال و ابهام داشته باشد قاضی نمی تواند به این بهانه از صدور حکم امتناع کند باید برود سراغ منابع معتبر اسلامی و فتاوی معتب . ر خوب پایه واساس حقوق موضوعه ایران را فقه اسلامی تشکیل می دهد حالا یا به صورت مستقیم یا به صورت قانونی که توسط مجلس تصویب شده. خوب از آنجایی که فهم فقه بدون فراگیری اصول فقه امکان پذیر نیست لذا یادگیری این علم هم برای درک بهتر و استنباط دقیق حقوق موضوعه و قوانین و مقررات ضروری به نظر می رسد. اسلاید سوم:مثال صحبت های استاد: به هر حال اصطلاحات اصولی هم که درقوانین به کار برده شده و مبنای استنباط قرار گرفته شده، جایگاه تبیین شدنش درس اصول فقه است . مثال بزنم برای شما ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی را ملاحظه کنید مقرر داشته: اصل، برائت است؛ بنابراین اگر کسی مدعی حق یا دینی بردیگری باشد، باید آن را اثبات کند؛ والا مطابق این اصل حکم به برائت مدعی علیه خواهد شد در این ماده در اصل برائت، به عنوان مبنای حکم قانونی استنباط شده و تصریح شده. خوب فهم دقیق این ماده درچه صورتی امکان پذیر است؟ در صورتی که ما اصل برائت و حدودش و شرایط آن را بتوانیم بررسی کنیم اصل برائت هم جایگاهش در اصول فقه تبیین شده. یک مثال دیگر هم برای شما بزنم. ماده 198 قانون آیین دادرسی مدنی این ماده مقرر داشته: درصورتی که حق یا دینی برعهده کسی ثابت شد، اصل بقای آن است؛ مگر اینکه خلافش ثابت شود. ملاحظه می فرمایید دراین ماده مبنای حکم قانونی اصل «استصحاب» است که یکی از مباحث اصولی است. فهم این ماده در گرو فهم دقیق مبحث استصحاب در اصول فقه است. اسلاید چهارم: انواع تقسیم بندی مباحث اصول فقه صحبت های استاد: در رابطه با تقسیم بندی مباحث اصول فقه بین اصولیون متقدم و متأخر یک قدری اختلاف نظر است. اصولیون متقدم یعنی قدمای از اصولیون، اصولیونی که در زمان گذشته زندگی می کردند. این ها مباحث اصول فقه را به «دو مبحث «و » یک خاتمه» تقسیم کرده اند : مباحث لفظی و مباحث عقلی. مباحث عقلی که می گوییم یعنی اصول عملیه و امارات آن وقت یک خاتمه هم آوردند به نام تعارض ادله. مرحوم آخوند ملا محمد کاظم خراسانی درکتاب کفایة الاصول،که از کتب اصولی مهم ما هست این تقسیم بندی را ارائه کرده است. متاخرین از اصولی ها، مباحث اصول فقه را به «چهار مبحث «و » یک خاتمه» تقسیم کردند. خاتمه راکه گفتیم همان بحث تعارض ادله هستظاهراً مرحوم کمپانی شیخ محمد حسین غَروی اصفهانی این تقسیم چهارگانه را مطرح کردند 4 . مبحثی را که اصولیون متاخر در رابطه با تقسیم بندی علم اصول ارائه کردند بدین ترتیب است : اول) مبحث الفاظ: دراین مبحث دلالت الفاظ آیات و روایات بر حکم شرعی مورد بررسی قرار می گیرد. مبحث دوم، مبحث عقلی است: دراین مبحث آن دسته از احکام کلی عقلی که کبری استنباط واقع می شوند بررسی می شود. مثل بحث مقدمه واجب. مبحث سوم مبحث حجج است: درآن ادله احکام شرعی بررسی می شود. و مبحث چهارم، مبحث اصول عملیه: اصول عملیه به شناسایی قواعد اجتهاد، به هنگام عدم وجود دلیل شرعی می پردازد. همانی که گفتیم الاصلُ دلیل حیث لا دلیل
خلاصه درس اصول فقه 1
جستجوهای مربوط به جزوه اصول فقه 1
جزوه اصول فقه 1 دانشگاه ازاد
جزوه اصول فقه 1 رشته حقوق پیام نور
جزوه اصول فقه 1 بنیاد استدلال
جزوه نموداری اصول فقه 1
کتاب اصول فقه 1
پی دی اف اصول فقه 1
نکات اصول فقه
دانلود جزوه اصول فقه 2
جزوه نموداری اصول فقه 1
جزوه اصول فقه 1 رشته حقوق پیام نور
کتاب اصول فقه 1
جزوه اصول فقه 1 دانشگاه ازاد
جزوه اصول فقه 1 بنیاد استدلال
پی دی اف اصول فقه 1
دانلود رایگان کتاب اصول فقه ۱ پیام نور
دانلود جزوه اصول فقه 2
دانلود کتاب اصول فقه 1 پیام نور
دانلود رایگان کتاب اصول فقه ۱ پیام نور
دانلود کتاب فقه 1
پی دی اف اصول فقه 1
جزوه نموداری اصول فقه 1
خلاصه کتاب اصول فقه 1
جزوه اصول فقه 1 بنیاد استدلال
حذفیات اصول فقه 1 پیام نور
کتاب اصول فقه 1 پیام نور
خلاصه کتاب اصول فقه 1
خرید کتاب اصول فقه 1 پیام نور
دانلود رایگان کتاب اصول فقه ۱ پیام نور
پی دی اف اصول فقه 1
حذفیات اصول فقه 1 پیام نور
جزوه نموداری اصول فقه 1
دانلود کتاب فقه 1
پیمایش صفحه